ده ها میلیون آمریکایی به طور مستقیم یا غیرمستقیم در بورس سهام سرمایه گذاری می شوند ، که اغلب به نوعی مالکیت سهام برای پس انداز بازنشستگی و ایجاد ثروت متکی هستند. [1]با این وجود ، بسیاری از ماهیت اساسی مالکیت سهام را درک نمی کنند. متأسفانه ، افرادی که فاقد این دانش اساسی هستند ، کمتر قادر به تصمیم گیری های صالح در مورد پس انداز ، سرمایه گذاری و ساخت ثروت هستند. این دوره نمای کلی از سهام و مالکیت سهام را به بیننده ارائه می دهد.
در اولین ماژول ما ، ما یک نمای کلی از مفاهیم حقوقی مرتبط با مالکیت سهام ارائه خواهیم داد. ما ابتدا در مورد چگونگی تعریف سهام سهام به عنوان نوعی امنیت بحث خواهیم کرد. در مرحله بعد ، ما سهام گواهینامه و غیرقابل اطمینان سهام را متمایز خواهیم کرد و بین طبقات مختلف سهام تمایز قائل می شویم. سرانجام ، ما چارچوب نظارتی ایالتی و فدرال را که حاکم بر فروش و مالکیت سهام است ، معرفی خواهیم کرد.
سهم سهام نوعی املاک شخصی نامشهود است. هر سهم که توسط یک سهامدار در اختیار داشته باشد ، نشان دهنده سود مالکیت سهامدار در یک شرکت ، معمولاً یک شرکت است. [2]در حالی که یک سهامدار در شرکت علاقه مالکیت دارد ، مالکیت سهام به تنهایی عنوان املاک شرکت را نشان نمی دهد. در عوض ، سهامدار حق دارد بخش کسری از ملک ، سود و درآمد شرکت را داشته باشد. [3]برای سهامدار ، مالکیت سهام سهام نمایانگر یک مجموعه مشخص از حقوق است که از شرکت به سهامدار منتقل می شود. [4]
بیایید با نگاه به نگه داشتن سهام به صورت گواهی شروع کنیم. برخلاف مبلمان یا لباس ، سهام نامحسوس است. از آنجا که سهام را نمی توان لمس یا گرفتار کرد ، می توان آنها را با اثبات ملموس و مستند مالکیت نشان داد. از نظر تاریخی ، سهامداران برای نشان دادن مالکیت دارای گواهینامه سهام هستند. این گواهینامه مانند یک کار به یک خانه است زیرا هیچ ارزش خود را ندارد اما به عنوان شواهد مستند ملموس از مالکیت املاک زیربنایی ارائه می شود. یک سهامدار که دارای گواهی فیزیکی گواهینامه سهام است نیز برای انتقال سهام یا تعهد آنها به عنوان وثیقه برای وام ، زمان ساده تری دارد. [6]
امروز ، شرکت های معامله شده عمومی به دلیل حجم و هزینه چاپ و ذخیره گواهینامه های فیزیکی ، به طور معمول سهام سهام را به صورت گواهی صادر نمی کنند. شرکتی که سهام را به صورت گواهی صادر می کند ، باید اطلاعات زیر را در مورد آنها درج کند:
- نام شرکت صادر کننده ، با بیان اینکه شرکت طبق قانون دولت خاص سازماندهی شده است
- نام شخصی که سهام آنها صادر شده است.
- تعداد سهام گواهینامه نشان دهنده ؛ [7] و
- خلاصه ای از حقوق و امتیازات سهامدار برای هر کلاس نماینده سهام ، اگر شرکت کلاس های مختلفی از سهام یا سری های مختلف را در یک کلاس صادر کند.
برای مؤثر بودن ، هر گواهی باید مطابق قانون قابل اجرا اجرا شود. به عنوان مثال ، یک کشور ممکن است نیاز داشته باشد که گواهی صادر شده توسط دو افسر تعیین شده در آئین نامه شرکت صادر کننده یا توسط هیئت مدیره امضا شود [8]
به عنوان مثال ، طبق قانون کنتاکی ، یک گواهی سهم باید توسط دو افسر تعیین شده در آئین نامه یا هیئت مدیره اجرا شود. [9]
مضرات نگه داشتن سهام به شکل گواهینامه هم از نظر اداری و هم از نظر قانونی است. از نظر اداری ، فرایند صدور سهام به صورت گواهی ، مدیریت صدور گواهینامه های کاغذ را برای صادرکنندگان دشوار می کند. از نظر قانونی ، زیرا هرکسی می تواند دارایی فیزیکی گواهی سهام را بر عهده بگیرد ، گواهینامه های سهام دارایی را در اختیار دارند. این امر به ویژه در صورت از بین رفتن یا سرقت گواهینامه صادق است. [10]
این به بهترین وجه توسط هرج و مرج که در دهه 1960 اتفاق افتاد ، هنگامی که مالکیت سهام کاملاً مبتنی بر کاغذ بود ، نشان داده شده است. این زمان به عنوان "بحران کاغذ" وال استریت گفته می شود. در جلسه دادرسی سنا در سال 1971 ، جان ن. میچل ، دادستان کل آمریكا شهادت داد كه در طول بحران حدود 400 میلیون دلار ارزش اوراق بهادار توسط سندیکاهای جرم سازمان یافته به سرقت رفته است. [11]هنگامی که این گواهینامه های سهام در دست حلقه های قاچاق بود ، آنها اغلب به خریداران بی گناه فروخته می شدند یا به عنوان وثیقه برای تأمین وام از طلبکاران بی گناه استفاده می شدند. برای بدتر شدن اوضاع ، اگر صاحب اصلی نتوانست سهام را قبل از ثبت نام توسط خریدار یا طلبکار معصوم گزارش دهد ، وی ادعای سهام خود را برای همیشه از دست داد. [12]
اگر سهامدار گزارش دهد که گواهی سهام او مفقود، دزدیده یا از بین رفته است، باید همچنین درخواست کند که نماد «توقف انتقال» به سهام مفقود الصاق شود. تعیین توقف انتقال مانع از انتقال غیرمجاز سهامی است که گواهی مفقود آن را نشان می دهد. هنگامی که گواهی به عنوان مفقود گزارش شد، شرکت کارگزاری سهامدار، بانک، عامل انتقال یا خود شرکت باید اوراق مفقود شده را به برنامه امنیت گمشده و سرقت شده کمیسیون بورس و اوراق بهادار گزارش کند.[13]
جایگزینی گواهی سهام مفقود شده یک فرآیند پرهزینه و چند مرحله ای است. اولاً، سهامدار باید هزینه جایگزینی بپردازد.[14]ثانیاً، او باید برای محافظت از شرکت و در صورت لزوم، عامل انتقال، در برابر هرگونه ادعایی که ممکن است توسط خریدار بی گناه سهام مفقود شده مطرح شود، اوراق قرضه غرامت خریداری کند. این اوراق به عنوان بیمه برای شرکت صادرکننده عمل می کند و می تواند پرهزینه باشد. به طور کلی، اوراق قرضه غرامت بین دو یا پنج درصد از ارزش بازار فعلی سهام نشان داده شده توسط گواهی مفقود هزینه دارد.[15]
فرم های ثبت نامی که نیازی به گواهی کاغذی ندارند، البته بسیاری از این مشکلات احتمالی را دور می زند.
نگهداری سهام به صورت «ثبتی» به این معناست که سهام یا مستقیماً توسط ناشر در سامانه ثبت مستقیم در دفاتر ثبت میشود یا سهام در دفاتر واسطههای اوراق بهادار مانند دلال به شکل خیابان ثبت میشود.[16]کارگزار - فروشنده کسی است که اوراق بهادار را خرید و فروش می کند و معمولاً با یک شرکت کارگزاری مانند Fidelity یا Charles Schwab مرتبط است. با این حال، برخی از دلالها به جای کار برای یک شرکت بزرگتر، شرکتهای کارگزاری خود را اداره میکنند. در طول رکود بزرگ 2007-2009، مشخص شد که برخی از دلالها از موقعیتهای خود برای کلاهبرداری میلیونها یا حتی میلیاردها دلار از سرمایهگذاران استفاده میکنند که برنارد مادوف بدنامترین نمونه آن است.[17]این شیوع تقلب در اوراق بهادار منجر به بازنگری گسترده در مقررات دلالان معامله شد که کمی بعد در مورد آن صحبت خواهیم کرد.
بیایید ابتدا در مورد سیستم ثبت نام مستقیم بحث کنیم ، که از طریق آن سهام به طور مستقیم روی کتاب های صادرکننده و به نام سهامدار ثبت می شود. این بدان معنی است که شرکت صدور سهام سوابق مربوط به صاحبان سهام خود را حفظ می کند. [18]اگر سهام این شرکت به صورت عمومی معامله شود ، می تواند برای مدیریت سوابق سهام خود از یک عامل انتقال استفاده کند. نماینده انتقال یک مدیر شخص ثالث است که به عنوان واسطه بین دارنده سهام و شرکت عمل می کند. نمایندگان انتقال همچنین می توانند سهام را به نمایندگی از شرکت صادر و لغو مطالبات مربوط به گواهینامه های گمشده ، سرقت شده یا آسیب دیده را لغو کنند. [19]هنگامی که سهام به صورت مستقیم ثبت می شود ، صورتهای حساب ، سود سهام و گزارش های سالانه مستقیماً از صادرکننده یا نماینده انتقال به سهامدار ارسال می شود. [20]
یکی از مزیت های سهامدار با سهام در یک سیستم ثبت نام مستقیم این است که وی نیازی به محافظت از یک گواهینامه کاغذ ندارد و احتمال از دست رفتن یا سرقت آن را کاهش می دهد. علاوه بر این ، سهامدار نامه های مربوط به مالکیت سهام خود را مستقیماً از صادرکننده دریافت می کند. [21]سرانجام ، سهامدار می تواند به راحتی سهام خود را به صورت الکترونیکی بفروشد. حرکت الکترونیکی سهام معمولاً از طریق خدمات پس از تعویض ارائه شده توسط شرکت Trust Trust ، [22] که یک سیستم متمرکز است که در آن حضانت بیش از 1. 3 میلیون اوراق بهادار فعال ذخیره می شود ، تسهیل می شود.
با وجود این مزایا ، ممکن است یک کاستی در قالب محدودیت هایی که صاحب حساب می تواند سهام خود را بفروشد ، ایجاد شود. شرکت ها ممکن است در محدودیت هایی که در اسناد افشای شرکت ذکر شده است ، توانایی خریدار را در خرید یا فروش سهام با قیمت خاص بازار یا در یک زمان خاص محدود کنند. [23]ثبت نام در فرم "نام خیابانی" به معنای ثبت نام است که تحت نام کارگزاری کارگزاری دلال سهامدار به جای نام دارنده سهام ثبت شده است. در عوض ، سهامدار به عنوان یک مالک سود سهام در لیست است. [24]
مزیت برگزاری سهام در فرم ثبت نام در خیابان این است که سهام توسط یک شرکت کارگزاری محافظت و مدیریت می شود. [25]همچنین ، سهامدار در مورد سرمایه گذاری های فعلی و آینده خود به مشاوره حرفه ای دسترسی خواهد داشت و بنابراین ممکن است بتواند سهام را بهتر مدیریت کند. [26]
ضرر مرتبط با نگه داشتن سهام در فرم ثبت نام در خیابان این است که از آنجا که سهامدار به عنوان مالک در کتاب های صادرکننده ذکر نشده است ، ارتباطات مهم شرکت ها به سهامدار ارسال نمی شود. در عوض ، نامه های پستی به شرکت کارگزاری ارسال می شود. همچنین ، از آنجا که سود سهام و پرداخت بهره به جای مستقیماً به سهامدار به شرکت کارگزاری ارسال می شود ، ممکن است تأخیر در دریافت این سهام از سهامدار این پرداخت ها وجود داشته باشد. [27]
یک شرکت ممکن است دو یا چند کلاس سهام را صادر کند. دو مورد از متداول ترین سهام سهام سهام مشترک و سهام ترجیحی است.
مگر در مواردی که اساسنامه یا آئین نامه یک شرکت در غیر این صورت ارائه شود ، کلیه سهام صادر شده سهام مشترک است. [28]صاحبان سهام مشترک حق دارند از حقوق و امتیازات اساسی مانند سهم طرفدار در سود سهام شرکت ، دارایی شرکت در هنگام انحلال و قدرت رأی دادن به امور مربوط به مدیریت امور شرکت برخوردار باشند.
با این حال ، یک شرکت می تواند حقوق و امتیازات صاحبان سهام مشترک را محدود یا محدود کند. به عنوان مثال ، یک شرکت می تواند تصمیم بگیرد که حق رأی به صاحبان سهام عادی را انکار کند ، به طوری که قدرت رای گیری می تواند با گروه خاصی از سهامداران متمرکز شود. به عنوان مثال ، یک شرکت ممکن است کلاس های "A" و "B" سهام مشترک را صادر کند و سهام مشترک "A" را به عنوان سهام غیر رای دهنده به عنوان راهی برای تمرکز حق رای دادن به سهامداران مشترک "B" تعیین کند. [29]اگر یک شرکت کمک مالی سهام را با حقوقی که برتر از دارندگان سهام مشترک است ، می تواند از حقوق و امتیازات صاحب سهام مشترک نیز استفاده شود. [30]
نوع اصلی دیگر کلاس سهام سهام ارجح است. [31]برای ایجاد مؤثر یک کلاس از سهام ترجیحی ، حقوق و امتیازات صاحبان سهام مورد نظر باید از صاحبان سایر کلاسهای سهام قابل تشخیص باشد و باید صریحاً در مقالات شرکت در شرکت بیان شود. [32]به سادگی تعیین سهام به عنوان "ترجیحی" آن را برتر نمی کند ، زیرا برتری آنها از حقوق تحت مقالات ادغام حاصل می شود و فقط تا آنجا که در آنها دیکته می شود گسترش می یابد.
با این حال، حقوق مالک سهام ممتاز معمولاً حداقل در برخی زمینه ها بر حقوق سهامداران عادی برتری دارد. برای مثال، مالک سهام ممتاز ممکن است نسبت به سایر طبقات در حق دریافت سود سهام حق تقدم داشته باشد یا مالک سهام ممتاز ممکن است از حق رای برتر برخوردار باشد. سهام ممتاز همچنین ممکن است دارای حق رای خاصی باشد، مانند امکان رای دادن بیش از یک بار در هر سهم.
مالک سهام ممتاز ممکن است دارای امتیازات اضافی در ارتباط با مدیریت امور شرکت باشد، مانند حق انتخاب اکثریت مدیران شرکت یا حق سود تضمین شده (که معمولاً فقط به تشخیص هیئت مدیره تقسیم می شود.).[33]
قبل از سقوط بازار سهام در سال 1929، نظارت فدرال بر بازار اوراق بهادار عملاً وجود نداشت. در بسیاری از مراحل از سال 1933، کنگره قوانین گسترده ای را وضع کرده است، که مقررات اوراق بهادار عرضه شده عمومی را تحت نظارت فدرال قرار داده است.[34]
کمیسیون بورس و اوراق بهادار، که به آن SEC نیز گفته می شود، یک آژانس فدرال است که دارای اختیارات گسترده ای برای اداره و اجرای قوانین فدرال اوراق بهادار ایالات متحده است. SEC یک آژانس مستقل متشکل از پنج کمیسیونر است که توسط رئیس جمهور منصوب می شوند و توسط سنا تایید می شوند.[35]برای اطمینان از اینکه SEC یک آژانس غیرحزبی است، طبق قانون، بیش از سه نفر از پنج کمیشنر نمی توانند به یک حزب سیاسی تعلق داشته باشند.[36]
SEC دارای 11 دفتر منطقه ای است که SEC بیشتر فعالیت های اجرایی خود را از طریق آنها انجام می دهد. هر اداره می تواند در مورد تخلفات احتمالی که ممکن است ماهیت کیفری یا مدنی داشته باشد، تحقیق کند. اگر نقض ماهیت مدنی باشد، SEC میتواند در دادگاه درخواست معافیت دستوری و/یا مجازات کند.[37]
چتر وسیع اختیارات SEC شامل قدرت ثبت، تنظیم، و نظارت بر شرکت های کارگزاری، نمایندگان انتقال و آژانس های تسویه حساب مانند Depository Trust Corporation است. SEC همچنین بر سازمانهای خودتنظیمی مانند بورس نیویورک و سازمان تنظیم مقررات صنعت مالی نظارت و کنترل میکند.[38]
مگر در مواردی که از قانون معاف شود ، قبل از اینکه یک شرکت بتواند امنیت فروش را به عموم مردم ارائه دهد ، باید امنیت را در SEC ثبت کند ، [39] که نیاز به کاغذهای گسترده برنامه دارد. این برنامه و اسناد پشتیبانی اطلاعاتی را در مورد خصوصیات و تجارت شرکت در اختیار SEC قرار می دهد. همچنین ، برای تعیین وضعیت مالی شرکت ، نسخه های صورتهای مالی تهیه شده توسط حسابداران مستقل شخص ثالث باید در برنامه ثبت نام گنجانده شود. برخی از استثنائات مربوط به الزامات ثبت نام SEC شامل فروش اوراق بهادار از طریق برنامه های مزایای کارمندان و پیشنهادات خصوصی است. [40]پس از اتمام ثبت نام SEC و سایر الزامات تشکیل پرونده و افشای ، یک شرکت ممکن است در طی آنچه که به عنوان یک پیشنهاد اولیه عمومی گفته می شود ، اوراق بهادار را در مبادله اوراق بهادار عمومی بفروشد. [41]برخی از قوانین مهم اوراق بهادار که توسط SEC اجرا می شود عبارتند از: قانون تبادل اوراق بهادار سال 1933 [42] ، قانون مبادله اوراق بهادار سال 1934 [43] ، قانون Sarbanes-Oxley 2002 [44] و اصلاحات Dodd-Frank Wall Streetقانون [45].
ایالت ها همچنین می توانند فعالیت های صنعت اوراق بهادار را در ایالت خود تنظیم کنند. در حال حاضر ، همه 50 ایالت قوانین اوراق بهادار را تصویب کرده اند ، [46] به عنوان قوانین "آسمان آبی" یاد می کنند. اجرای قوانین اوراق بهادار سطح ایالتی معمولاً توسط سازمان های دولتی تعیین شده انجام می شود ، اگرچه وظایف و مسئولیت های آنها ممکن است از ایالت به ایالت دیگر متفاوت باشد. علاوه بر این ، همه ایالت ها قوانینی دارند که نیاز به ثبت نام اوراق بهادار و شرکت های کارگزاری دارند.
قوانین ایالتی آژانسهای اجرایی را با وظایفی مانند پردازش پرونده ها و اجرای و اجرای قوانین ایالتی قابل اجرا مربوط به تنظیم دلالان دلال متهم می کنند. با توجه به همپوشانی در قوانین ایالتی و فدرال ، تنظیم کننده های ایالتی نیز مسئولیت هماهنگی تلاش های پیروی و اجرای آنها با تنظیم کننده های فدرال را بر عهده دارند.
در بازار اوراق بهادار ، سازمان های خود نظارتی اوراق بهادار را به عموم مردم ارائه می دهند و مسئولیت تصویب قوانین و مقررات خود را بر عهده دارند. [47]این قوانین با هدف حمایت از منافع عمومی و جلوگیری از کلاهبرداری در بازار بورس اوراق بهادار انجام می شود.
در حال حاضر ، چندین مبادله اوراق بهادار ملی ثبت شده وجود دارد که سازمان های خود نظارتی هستند ، از جمله بورس اوراق بهادار نیویورک و NASDAQ. [48]
نظارت اضافی بر SROها توسط سازمان تنظیم مقررات صنعت مالی انجام می شود. FINRA یک سازمان خصوصی و غیرانتفاعی است که کنگره اجازه نظارت بر سازمانهای خود تنظیمی در بازار اوراق بهادار را صادر کرده است.[49]FINRA بر آنها نظارت می کند و آموزش حرفه ای و خدمات تست و صدور مجوز را به سازمان ها ارائه می دهد.[50]در نظارت بر SROها، FINRA با محافظت از سرمایه گذاران در برابر قربانی شدن از تقلب و حفظ اعتماد عمومی در بازار اوراق بهادار به مردم خدمت می کند.[51]
در ماژول بعدی، ما بر روی حقوقی که با سهامدار بودن همراه است، تمرکز خواهیم کرد، از جمله پرداخت، سود سهام، انحلال، انتقال سهام، بازرسی و حق اجرای این حقوق از طریق دادخواهی.