سؤالات مربوط به مدیریت نرخ ارز به دلیل رفتار نرخ ارز در بازار ارز در ماه های اخیر دوباره ظاهر شده است. بحث بیشتر در مورد چگونگی مدیریت نرخ ارز است. تنظیم نرخ ارز برای واردات ، محدود کردن رقابت برای دلار صادرات و اجازه شناور رایگان برای حواله ها ، خرید و فروش پول نقد و فروش ، رژیم ارزی را به ترکیبی از میخ ها و شناورها تبدیل کرده است که یکنواختی نرخ ارز ، تجارت بین بانکی به دلار و در دسترس بودن ارز خارجیتلفات شده اند
عمل بین المللی
همه کشورها در حال حاضر نرخ ارز خود را مدیریت می کنند ، برخی بیشتر از سایرین. قدرتمندترین شواهد در این باره انباشت و دفع بزرگ ذخایر ارزی توسط بانکهای مرکزی حتی پس از اتخاذ یک سیستم نرخ ارز انعطاف پذیر در دهه 70 است. سیاستگذاران به دلیل تعادل مزایای نرخ انعطاف پذیر نرخ ارز به عنوان کمک فنر و استفاده از نرخ ارز برای افزایش سهم خود از سود حاصل از تجارت بین المللی ، عرق کرده اند. نوسانات عظیمی در جریان سرمایه جهانی محبوبیت کشورهای پیشرو پاک شناور را برای پیروی از مدیریت مبتنی بر بازار از نرخ ارز ، با عنوان شناور "کثیف" توسط نشانگرهای رایگان از بین برد.
"استاندارد طلا" یکی از مواردی است که مقامات پولی برای جلوگیری از نوسانات "بیش از حد" نرخ ارز ، در تجارت ارزی شرکت می کنند. بسته به قدرت اقتصادهای درگیر ، نرخ ارز می تواند از نظر ارزش بالا و پایین بیاید. نوسانات ناشی از تغییر در عوامل اصلی آنها (مانند نرخ بهره ، تورم ، رشد تولید ناخالص داخلی ، صادرات ، حواله ها ، واردات) نوسانات "بیش از حد" در نظر گرفته می شود. علاوه بر استفاده از نرخ بهره سیاست ، مقامات پولی برای جلوگیری از نوسانات ارز بزرگ ، ارزهای خارجی را خریداری و می فروشند. توانایی انجام دومی در صورت لزوم بستگی به "موجودی" آنها از ارزهای قابل تبدیل بین المللی و طلا ، معروف به ذخایر خارجی دارد.
"ترس از شناور" در اقتصادهای نوظهور در مناطق و سطح توسعه گسترده است. استهلاک به دلیل سوختن تورم و ایجاد بدهی های ارزی خارجی بسیار سنگین تر است. قدردانی به دلیل بیماری هلندی (عواقب منفی ناشی از افزایش زیاد در ارزش ارز یک کشور) و خسارات ارزش گذاری در دارایی های خارجی می ترسد. این دو ملاحظات متضاد مداخلات را برای تعدیل نوسانات نرخ ارز تحریک می کنند ، به دلیل ارتباط آن با افزایش خطرات در تجارت بین المللی ، نامطلوب تلقی می شوند. کشورهایی که گفته می شود به عنوان "دست سازهای ارزی" شناخته می شوند ، تا زمانی که بتوانند با این بازی با مبلغ صفر در سطح جهان فاصله بگیرند ، ارزش ارز خود را کاهش می دهند.
تغییر قوانین بازی
BB در طی مدت طولانی از زمان انصراف نرخ ارز بنگلادش در سال 2003 ، در نظر گرفته شده است ، BB مشغول تعدیل نوسانات بوده است. در یک دهه گذشته ، آن را در کنار ارزش افزوده اشتباه کرده است. اخیراً ، با افزایش کسری حساب جاری خارجی ، BB ذخایر بیشتری را برای دفاع از تاکا در برابر استهلاک نسبت به مبلغی که قبلاً به دست آورد ، برای جلوگیری از قدردانی فروخت. کمبود در تأمین اعتبار کسری حساب جاری ، تقاضای اضافی برای افزایش دلار در سطح جهانی ایجاد کرد. تداوم تقاضای بیش از حد باعث ایجاد تلاطم در رژیم نرخ ارز "تثبیت شده" BB شده است ، همانطور که توسط صندوق بین المللی پول از فوریه 2020 طبقه بندی شده است.
The BB on 2 June announced verbally it will allow the taka to float against the US dollar. Market forces would set exchange rates. Had this been given a chance (it was not), the market would have found a set of rates where supply and demand clears after catching up with pent up depreciation. Arbitrage ensures convergence of rates at which the authorised dealers (banks) buy dollars from the exporters, individual remitters, and exchange houses. Call it x. There would be a similar convergence of rates at which banks sell dollars to importers, travellers, and outward remitters. Call it z. Sustainable foreign exchange intermediation requires the selling rate to exceed the buying rate (z>ایکس). نرخ بین بانکی که در آن بانک ها برای مدت بسیار کوتاهی با یکدیگر تجارت می کنند ، جایی در بین است. آن را صدا کنیدنرخ های موجود در بازار غیررسمی ، آن را W ، تمایل به حق بیمه مثبت نسبت به نرخ فروش رسمی بازار دارد. در تعادل ، رابطه x< y < z < w must prevail. It can be violated on any given day but not day after day in the absence of frictions such as imperfect contestability and market policing by the regulators.
BB بر ثابت کردن نرخ بین بانکی و نرخ ارائه شده توسط بانک ها برای واردکنندگان متمرکز بود. به بانکها گفته می شود که به طور شفاهی از نرخ بین بانکی BB برای پرداخت صورتحساب واردات پیروی کنند. بانکها می توانند با نرخ خرید ارائه شده به خانه های مبادله ای خارج از کشور که مشغول بازپرداخت پول هستند ، آزادانه رقابت کنند. BB برای تهیه دلار صادرات مقداری چسب اضافه کرد تا آن را به بانک تعیین شده بچسبانید. کلیه درآمد حاصل از صادرات باید با استفاده از بانک و مذاکره در مورد اسناد صادراتی تبدیل شود. با این حال ، صادرکنندگان هنوز هم می توانند با استفاده از تجارت صادرات در آینده به عنوان اهرم مذاکره کنند. نرخ دلار صادرات ، هرچند ناقص است ، قابل بحث است.
پاسخ بازار
قیمت دلار برای پرداخت های وارداتی در برابر LC ها افزایش یافته است، حتی اگر همه AD گزارش دهند که BB نرخ بین بانکی را به عنوان نرخ BC اعلام کرده است. در 4 اوت، بانکها بر اساس گزارشها از واردکنندگان تا 110 TK به ازای هر دلار در مقایسه با 105 Tk در هفته قبل، هزینه دریافت کردند. نرخ خرید از صرافی ها در مقایسه با 100 ترانه در نیمه دوم جولای به 111-112 ترانه افزایش یافت. بانک ها در حال رقابت برای خرید دلار از صرافی ها برای پرداخت های کلان هستند. نرخ های پرداختی به صادرکنندگان از 95 Tk در 13 جولای به 102 Tk در 4 اوت افزایش یافت.
BB حمایت نقدینگی دلار را به بانک های دولتی با نرخ مبادله بین بانکی برای واردات ضروری محدود کرد. نرخ بین بانکی آن علیرغم اینکه در سه ماه گذشته بیش از دو بار افزایش یافته است، همچنان کمتر از نرخ خرید صادرکنندگان، حوالهکنندگان و صرافیها است.
واکنش رسمی بازار آشفته به نظر می رسد. با نگرانی، BB بازرسی در محل بانکهای تجاری خصوصی مشکوک به دور زدن نرخ بین بانکی در تراکنشهای صورتحسابهای جمعآوری (پرداختهای وارداتی) و انتقال تلگرافیک (خرید از حوالهکنندگان فردی) را آغاز کرد. تیمهای BB همچنین نرخهای صرافیهای خارج از کشور و شکار غیرقانونی مشتریان سایر بانکها را بررسی میکنند.
بازار محدود به طور پشت سر هم حرکت کرده و باعث افزایش پلیس شده است. صرافان هفته گذشته پس از رسیدن به Tk112 در 26 جولای، دلار را با قیمت Tk106-107 خریدند و با قیمت Tk107-108 فروختند. در میان حملات افزایش یافته BB، تعداد فروشندگان دلار با وجود تعداد زیادی از مشتریانی که مایل به انجام معاملات با نرخ بالاتر بودند، کاهش یافت. ترس بازار را فرا گرفت و بسیاری از صرافان را از معامله خودداری کرد.
اختلاف نرخها بین صادرکنندگان و حوالهکنندگان، که دومی طرف بهتر معامله را به دست میآورد، نشاندهنده رقابت نامتقارن بین بانکها در تعامل با صادرکنندگان و صرافیها است. اکثر بانک ها با کمبود دلار در حساب های خارجی خود مواجه هستند. اگرچه نرخی که از واردکنندگان دریافت میکنند کمتر از نرخی است که به صرافیها میپردازند، اما حاشیه نرخی که به صادرکنندگان پرداخت میشود، به طور کامل یا جزئی از زیانها را کاهش میدهد. تجارت آزاد بین بانک ها در بازار بین بانکی به دلیل پایین ترین نرخ بین بانکی BB خفه شده است. به جز BB، هیچ کس حاضر به فروش با این نرخ نیست. در مجموع، رابطه نرخهای مشاهدهشده که اخیراً دیده میشود، نمیتواند ادامه داشته باشد. چیزی، از جمله ذخایر، باید بدهد.
آره.