در این بخش به بازار اوراق قرضه و بازار ارز می پردازیم. رویدادهای این بازارها می توانند بر سطح قیمت و تولید کل اقتصاد تأثیر بگذارند.
بازار اوراق قرضه
موسساتی مانند شرکتها و دولتها معمولاً در فعالیتهای روزانهشان و در پیگیری پروژههای جدید، وام میگیرند. آنها ممکن است به دنبال وجوه از بانک باشند. با این حال، بسیاری از مؤسسات با فروش اوراق قرضه اعتبار کسب می کنند. دولت فدرال یکی از نهادهایی است که اوراق قرضه منتشر می کند. یک منطقه مدرسه محلی ممکن است اوراق قرضه را برای تامین مالی ساخت مدرسه جدید بفروشد. کالج یا دانشگاه شما احتمالاً اوراق قرضه را برای تأمین مالی ساختمان های جدید در محوطه دانشگاه فروخته است. شرکت ها اغلب اوراق قرضه را برای تامین مالی توسعه می فروشند. بازار اوراق قرضه بازار بسیار مهمی است.
وقتی مؤسسه ای اوراق قرضه را می فروشد، قیمتی را که برای اوراق پرداخت شده به عنوان نوعی وام دریافت می کند. مؤسسه ای که اوراق قرضه را منتشر می کند، موظف است در آینده نسبت به پرداخت آن اقدام کند. نرخ بهره بر اساس قیمت اوراق تعیین می شود. برای درک این روابط، اجازه دهید با دقت بیشتری به قیمت اوراق قرضه و نرخ بهره نگاه کنیم.
قیمت اوراق و نرخ بهره
فرض کنید مدیر یک شرکت تولیدی برای توسعه کارخانه باید مقداری پول قرض کند. مدیر میتواند این کار را به روش زیر انجام دهد: مثلاً 500 تکه کاغذ چاپ میکند که هر کدام متعهد به پرداخت 1000 دلار به حامل در سال است. این تکههای کاغذ اوراق قرضه هستند و شرکت بهعنوان ناشر قول میدهد که یک پرداخت را انجام دهد. سپس مدیر این اوراق را برای فروش عرضه می کند و اعلام می کند که به خریدارانی که بالاترین قیمت را ارائه می دهند فروخته می شود. فرض کنید بالاترین قیمت پیشنهادی 950 دلار است و تمام اوراق با آن قیمت فروخته می شود. هر اوراق قرضه در واقع تعهدی برای بازپرداخت 1000 دلار به خریداران است. به خریداران اوراق قرضه 50 دلار برای خدمات وام 950 دلاری برای یک سال پرداخت می شود.
1000 دلار چاپ شده روی هر اوراق، ارزش اسمی اوراق است. این مبلغی است که ناشر باید در تاریخ سررسید اوراق قرضه بپردازد - تاریخی که وام سررسید یا سررسید می شود. 950 دلاری که آنها با آن فروخته شدند، قیمت آنهاست. تفاوت بین ارزش اسمی و قیمت، مبلغ پرداختی برای استفاده از پول حاصل از فروش اوراق است.
نرخ بهره پرداختی است که برای استفاده از پول انجام می شود ، که به عنوان درصدی از مبلغ وام گرفته شده بیان شده است. اوراق قرضه شما به فروش می رسد نرخ بهره برابر با تفاوت بین ارزش چهره و قیمت اوراق ، تقسیم بر قیمت اوراق قرضه ، و سپس 100 برابر می شود تا یک درصد را تشکیل دهد:
با قیمت 950 دلار ، نرخ بهره 5. 3 ٪ است
نرخ بهره در هر وثیقه با قیمت آن تعیین می شود. با کاهش قیمت ، نرخ بهره افزایش می یابد. به عنوان مثال فرض کنید که بهترین قیمتی که مدیر می تواند برای اوراق قرضه بدست آورد 900 دلار است. اکنون نرخ بهره 11. 1 ٪ است. قیمت 800 دلار به معنای نرخ بهره 25 ٪ است. 750 دلار به معنای نرخ بهره 33. 3 ٪ است. قیمت 500 دلار به نرخ بهره 100 ٪ تبدیل می شود. هرچه قیمت اوراق قرضه نسبت به ارزش چهره آن پایین تر باشد ، نرخ بهره نیز بیشتر می شود.
اوراق قرضه در دنیای واقعی پیچیده تر از کاغذ در مثال ما است ، اما ساختار آنها اساساً یکسان است. آنها دارای ارزش چهره (معمولاً مبلغ بین 1000 تا 100000 دلار) و تاریخ سررسید هستند. تاریخ سررسید ممکن است سه ماه از تاریخ صدور باشد. ممکن است 30 سال باشد.
هر دوره تا زمانی که بالغ شود ، و هر چه ارزش چهره اوراق قرضه باشد ، صادرکننده آن سعی خواهد کرد اوراق قرضه را با بالاترین قیمت ممکن بفروشد. خریداران اوراق قرضه به دنبال کمترین قیمت هایی هستند که می توانند بدست آورند. اوراق قرضه تازه صادر شده به طور کلی در حراج ها فروخته می شود. خریداران بالقوه برای اوراق قرضه ، که به بالاترین داوطلبان فروخته می شوند ، پیشنهاد می دهند. هرچه قیمت اوراق قرضه نسبت به ارزش چهره آن پایین تر باشد ، نرخ بهره نیز بیشتر می شود.
هم بنگاه های خصوصی و هم نهادهای دولتی اوراق قرضه را راهی برای جمع آوری بودجه صادر می کنند. خریدار اصلی نیازی به پیوند تا زمان بلوغ ندارد. اوراق قرضه در هر زمان قابل فروش است ، اما قیمتی که اوراق قرضه در زمان فروش مجدد بسته به شرایط موجود در اقتصاد و بازارهای مالی متفاوت خواهد بود.
شکل 25. 1 "بازار اوراق بهادار" بازار اوراق قرضه را نشان می دهد. قیمت آنها با تقاضا و عرضه تعیین می شود. خریداران اوراق قرضه تازه صادر شده ، وام دهندگان هستند. فروشندگان اوراق قرضه تازه صادر شده وام گیرندگان هستند - از این طریق که شرکت ها ، دولت فدرال و سایر موسسات وقتی می خواهند وام بگیرند ، اوراق قرضه می فروشند. پس از فروش اوراق بهادار تازه صادر شده ، صاحب آن می تواند آن را دوباره فروش کند. یک پیوند ممکن است چندین بار قبل از بلوغ تغییر کند.
شکل 25. 1 بازار اوراق قرضه
قیمت تعادل اوراق قرضه در جایی تعیین می شود که منحنی های تقاضا و عرضه در آن قرار دارند. راه حل اولیه در اینجا قیمت 950 دلار است که حاکی از نرخ بهره 5. 3 ٪ است. افزایش وام ، همه موارد دیگر برابر است ، باعث افزایش اوراق قرضه به S می شود2و قیمت اوراق قرضه را به 900 دلار کاهش می دهد. نرخ بهره به 11. 1 ٪ افزایش می یابد.
اوراق قرضه دقیقاً همان نوع محصول نیستند ، مثلاً کلم بروکلی یا برخی از کالاهای خوب یا خدمات دیگر. آیا می توانیم انتظار داشته باشیم که اوراق قرضه همان نوع منحنی های تقاضای شسته شده رو به پایین و منحنی های عرضه شیب دار به سمت بالا را که برای کالاها و خدمات معمولی با آنها روبرو هستیم ، داشته باشند؟آره. تقاضا را در نظر بگیرید. با قیمت های پایین تر ، اوراق قرضه سود بالاتری می پردازند. این باعث می شود آنها برای خریداران اوراق قرضه جذاب تر شوند و بنابراین مقدار مورد نیاز را افزایش می دهد. از طرف دیگر ، قیمت های پایین تر به معنای هزینه های بالاتر برای وام گیرندگان - هزینه های اوراق قرضه - است و باید مقدار عرضه شده را کاهش دهد. بنابراین ، رابطه منفی بین قیمت و کمیت مورد تقاضا و رابطه مثبت بین قیمت و کمیت ارائه شده توسط منحنی های تقاضای و عرضه معمولی در بازار اوراق قرضه صادق است.
اگر مقدار اوراق قرضه تقاضا با مقدار اوراق قرضه ارائه شده برابر نباشد ، قیمت تقریباً فوراً تنظیم می شود تا این دو تعادل برقرار شود. قیمت اوراق قرضه کاملاً انعطاف پذیر است زیرا بلافاصله تغییر می کنند تا تقاضا و عرضه را متعادل کنند. به عنوان مثال فرض کنید که قیمت اولیه اوراق قرضه 950 دلار است ، همانطور که توسط تقاطع منحنی های تقاضا و عرضه در شکل 25. 1 "بازار اوراق قرضه" نشان داده شده است. فرض خواهیم کرد که همه اوراق قرضه دارای ریسک برابر و ارزش 1000 دلار هستند و در یک سال بالغ می شوند. حال فرض کنید وام گیرندگان با پیشنهاد فروش اوراق بهادار بیشتر با هر نرخ بهره ، وام خود را افزایش می دهند. این باعث افزایش اوراق قرضه می شود: منحنی عرضه از سمت راست به سمت راست تغییر می کند1به s2واداین به نوبه خود ، قیمت تعادل اوراق قرضه را کاهش می دهد - در شکل 25. 1 "بازار اوراق قرضه". قیمت پایین تر برای اوراق بهادار به معنای نرخ بهره بالاتر است.
بازار اوراق بهادار و عملکرد کلان اقتصادی
ارتباط بین بازار اوراق قرضه و اقتصاد از نحوه تأثیر نرخ بهره بر تقاضای کل ناشی می شود. به عنوان مثال ، سرمایه گذاری یکی از مؤلفه های تقاضای کل است و نرخ بهره بر سرمایه گذاری تأثیر می گذارد. در صورت بالا بودن نرخ بهره ، شرکت ها احتمالاً سرمایه جدیدی (یعنی کارخانه و تجهیزات) کسب می کنند. در صورت پایین بودن نرخ بهره 1 ، آنها به احتمال زیاد سرمایه اضافه می کنند.
اگر قیمت اوراق بهادار کاهش یابد ، نرخ بهره بالا می رود. نرخ بهره بالاتر تمایل به دلسرد کردن سرمایه گذاری دارد ، بنابراین تقاضای کل کاهش می یابد. کاهش تقاضای کل ، چیزهای دیگر بدون تغییر ، به معنای شغل کمتری و کل تولید کمتر از آنچه در نرخ بهره پایین تر بود ، خواهد بود. در مقابل ، افزایش قیمت اوراق قرضه نرخ بهره را کاهش می دهد و سرمایه گذاری در سرمایه جدید را جذاب تر می کند. این تغییر ممکن است باعث افزایش سرمایه گذاری و در نتیجه افزایش تقاضای کل شود.
شکل 25. 2 "قیمت اوراق قرضه و فعالیت کلان اقتصادی" نشان می دهد که چگونه یک رویداد در بازار اوراق قرضه می تواند تغییرات در سطح و سطح قیمت اقتصاد را تحریک کند. در پانل (الف) ، افزایش تقاضا برای اوراق قرضه باعث افزایش قیمت اوراق می شود. نرخ بهره بدین ترتیب سقوط می کند. پایین تر نرخ بهره ، مقدار سرمایه گذاری مورد نیاز را افزایش می دهد ، و منحنی تقاضای کل را به سمت راست تغییر می دهد ، از AD1غوک2در پانل (ب). تولید ناخالص داخلی واقعی از y بالا می رود1اسباب بازی2؛سطح قیمت از P افزایش می یابد1بالا2واددر پانل (c) ، افزایش در عرضه اوراق قرضه قیمت اوراق را پایین می آورد. نرخ بهره افزایش می یابد. مقدار سرمایه گذاری احتمالاً کاهش می یابد ، تقاضای کل را به سمت چپ تغییر می دهد ، از تبلیغ1غوک2در پانل (D). خروجی و سطح قیمت از Y سقوط می کند1اسباب بازی2و از P1بالا2، به ترتیب. با فرض سایر عوامل تعیین کننده تقاضای کل بدون تغییر ، نرخ بهره بالاتر تمایل به کاهش تقاضای کل خواهد داشت و نرخ بهره پایین تر تمایل به افزایش تقاضای کل خواهد داشت.
شکل 25. 2 قیمت اوراق قرضه و فعالیت کلان اقتصادی
افزایش تقاضا برای اوراق قرضه به D2در پانل (الف) قیمت اوراق قرضه را به p b افزایش می دهد2، که نرخ بهره را پایین می آورد و سرمایه گذاری را افزایش می دهد. این باعث افزایش تقاضای کل به AD می شود2در پانل (ب) ؛تولید ناخالص داخلی واقعی به y افزایش می یابد2و سطح قیمت به P افزایش می یابد2.
افزایش عرضه اوراق قرضه به S2قیمت اوراق قرضه را به p b کاهش می دهد2در پانل (ج) و نرخ بهره را افزایش می دهد. نرخ بهره بالاتر ، که به خودی خود گرفته می شود ، احتمالاً باعث کاهش سرمایه گذاری و تقاضای کل خواهد شد. آگهی1به تبلیغ می افتد2، تولید ناخالص داخلی واقعی به y می افتد2، و سطح قیمت به P می رسد2در پانل (D).
در فکر کردن در مورد تأثیر تغییرات نرخ بهره در تقاضای کل ، باید به یاد داشته باشیم که برخی از رویدادهایی که تقاضای کل را تغییر می دهند می توانند بر نرخ بهره تأثیر بگذارند. ما آن وقایع را در فصل های بعدی بررسی خواهیم کرد. تمرکز ما در این فصل بر روشی است که رویدادهایی که در بازارهای مالی سرچشمه می گیرند ، بر تقاضای کل تأثیر می گذارند.
بازارهای ارزی
یکی دیگر از بازار مالی که بر متغیرهای کلان اقتصادی تأثیر می گذارد ، بازار ارز است ، بازاری که در آن ارزهای کشورهای مختلف برای یکدیگر معامله می شود. از آنجا که تغییر در صادرات و واردات بر تقاضای کل و در نتیجه تولید ناخالص داخلی واقعی و سطح قیمت تأثیر می گذارد ، بازاری که در آن ارزها معامله می شوند از اهمیت فوق العاده ای در اقتصاد برخوردار هستند.
خارجی هایی که می خواهند کالا و خدمات یا دارایی را در ایالات متحده خریداری کنند ، معمولاً باید آنها را با دلار هزینه کنند. خریداران کالاهای خارجی ایالات متحده به طور کلی باید خرید را به ارز خارجی انجام دهند. به عنوان مثال ، یک خانواده مصری به منظور پرداخت هزینه پذیرش در دنیای دیزنی ، پوند مصر را برای دلار مبادله می کنند. یک سرمایه گذار مالی آلمان برای خرید اوراق قرضه دولتی ایالات متحده دلار خریداری می کند. از طرف دیگر ، خانواده ای از ایالات متحده که به هند مراجعه می کنند ، برای خرید در آنجا باید روپیه های هندی را بدست آورند. یک بانک آمریکایی که مایل به خرید دارایی در مکزیکو سیتی است ، ابتدا پزو را خریداری می کند. این معاملات در بازار ارز انجام می شود.
بازار ارزی مکان واحدی نیست که در آن ارزها معامله شود. این اصطلاح به جای آن به کل مجموعه موسساتی اشاره دارد که از طریق آنها مردم ارز خریداری و می فروشند. این شامل یک منشی میز هتل است که مبادله ارزی را به عنوان خدمات به مهمانان هتل ، کارگزاران ترتیب می دهد که مبادلات ارز به ارزش میلیاردها دلار و دولت ها و بانکهای مرکزی که ارز را مبادله می کنند ، ارائه می دهد. فروشندگان اصلی ارز توسط رایانه ها به هم پیوند خورده اند تا بتوانند مبادلات ارزی را در سراسر جهان ردیابی کنند.
نرخ ارز
نرخ ارز یک کشور از نظر ارز یا ارز دیگری قیمت ارز آن است. به عنوان مثال ، در 12 دسامبر 2008 ، دلار برای 91. 13 ین ژاپنی ، 0. 75 یورو ، 10. 11 رند آفریقای جنوبی و 13. 51 پزو مکزیکی معامله شد. به همان اندازه نرخ ارز برای دلار وجود دارد زیرا کشورهایی وجود دارند که ارزهای آنها برای دلار مبادله می شود - تقریباً 200 نفر از آنها.
اقتصاددانان حرکت نرخ ارز را با نرخ ارز با وزن تجارت خلاصه می کنند ، که این یک شاخص از نرخ ارز است. برای محاسبه شاخص نرخ ارز با وزن تجاری برای دلار آمریکا ، ما گروهی از کشورها را انتخاب می کنیم ، قیمت دلار در ارز هر کشور را با میزان تجارت بین آن کشور و ایالات متحده وزن می کنیم و سپس قیمت آن را گزارش می کنیمدلار بر اساس آن میانگین وزن تجاری. از آنجا که نرخ ارز با وزن تجارت به طور گسترده ای در گزارش ارزش ارزی مورد استفاده قرار می گیرد ، اغلب از آنها به عنوان نرخ ارز یاد می شود. ما آن کنوانسیون را در این متن دنبال خواهیم کرد.
تعیین نرخ ارز
نرخ هایی که بیشتر ارزها برای یکدیگر مبادله می شوند با تقاضا و عرضه تعیین می شوند. چگونه مدل تقاضا و عرضه در بازار ارز کار می کند؟
منحنی تقاضا برای دلار مربوط به تعداد دلار خریداران می خواهد در هر دوره با نرخ ارز خریداری کند. افزایش نرخ ارز به این معنی است که برای خرید یک دلار ارز خارجی بیشتری طول می کشد. نرخ ارز بالاتر ، به نوبه خود ، کالاها و خدمات ایالات متحده را برای خریداران خارجی گران تر می کند و مقدار مورد نیاز خود را کاهش می دهد. این به احتمال زیاد باعث کاهش مقدار دلار مورد نیاز آنها می شود. بنابراین خارجی ها به عنوان قیمت دلار - نرخ ارز - قیمت کمتری می خواهند. در نتیجه ، منحنی تقاضا برای دلار شیب نزولی است ، مانند شکل 25. 3 "تعیین نرخ ارز".
شکل 25. 3 تعیین نرخ ارز
نرخ ارز تعادل نرخی است که در آن مقدار دلار مورد نیاز برابر با مقدار عرضه شده است. در اینجا ، تعادل با نرخ ارز E رخ می دهد ، که در آن q دلار در هر دوره رد و بدل می شود.
منحنی عرضه برای دلار از فرآیند مشابهی پدید می آید. هنگامی که مردم و شرکت ها در ایالات متحده کالا، خدمات یا دارایی را در کشورهای خارجی خریداری می کنند، ابتدا باید ارز آن کشورها را خریداری کنند. دلار را در ازای ارز عرضه می کنند. بنابراین عرضه دلار در بازار ارز نشان دهنده میزانی است که مردم در ایالات متحده در حال خرید پول خارجی با نرخ های مختلف ارز هستند. نرخ ارز بالاتر به این معنی است که یک دلار برای ارز خارجی بیشتری معامله می شود. در واقع، نرخ بالاتر کالاها و خدمات خارجی را برای خریداران آمریکایی ارزانتر میکند، بنابراین مصرفکنندگان آمریکایی کالاها و خدمات خارجی بیشتری را خریداری خواهند کرد. بنابراین مردم دلارهای بیشتری را با نرخ مبادله بالاتر عرضه خواهند کرد. همانطور که در شکل 25. 3 "تعیین نرخ مبادله" پیشنهاد شده است، انتظار داریم منحنی عرضه دلار شیب صعودی داشته باشد.
علاوه بر افراد و شرکتهای خصوصی که در بازار ارز شرکت میکنند، اکثر دولتها نیز مشارکت دارند. یک دولت ممکن است به دنبال کاهش نرخ ارز خود با فروش ارز خود باشد. ممکن است با خرید ارز خود به دنبال افزایش نرخ باشد. اگرچه دولت ها اغلب در بازارهای ارز شرکت می کنند، اما عموماً سهم بسیار کمی از این بازارها را نمایندگی می کنند. مهمترین معامله گران، خریداران و فروشندگان خصوصی ارز هستند.
نرخ ارز و عملکرد کلان اقتصادی
مردم ارز یک کشور را به دو دلیل کاملاً متفاوت می خرند: خرید کالا یا خدمات در آن کشور، یا خرید دارایی های آن کشور – پول، سرمایه، سهام، اوراق قرضه یا املاک آن. برای درک اینکه چرا تقاضا و عرضه در بازار ارز ممکن است تغییر کند، باید هر دوی این انگیزه ها را در نظر گرفت.
یکی از مواردی که می تواند به عنوان مثال باعث افزایش قیمت دلار شود، کاهش قیمت اوراق قرضه در بازارهای آمریکا است. شکل 25. 4 "تغییر تقاضا و عرضه دلار در بازار ارز" اثر این تغییر را نشان می دهد. فرض کنید عرضه اوراق قرضه در بازار اوراق قرضه ایالات متحده از S افزایش می یابد1به s2در پانل (الف). قیمت اوراق قرضه کاهش خواهد یافت. قیمت اوراق قرضه پایین تر به معنای نرخ بهره بالاتر است. سرمایه گذاران مالی خارجی که با فرصت کسب بازدهی بالاتر در ایالات متحده جذب می شوند، تقاضای دلار خود را در بازار ارز برای خرید اوراق قرضه ایالات متحده افزایش خواهند داد. پانل (ب) نشان می دهد که منحنی تقاضا برای دلار از D تغییر می کند1به D2وادبه طور همزمان ، سرمایه گذاران مالی ایالات متحده ، که با نرخ بهره بالاتر در خانه جذب می شوند ، کمتر احتمال دارد که سرمایه گذاری های مالی را در خارج از کشور انجام دهند و در نتیجه دلار کمتری برای مبادله بازارها تهیه کنند. سقوط قیمت اوراق بهادار ایالات متحده ، منحنی عرضه دلار برای دلار در بازار ارز را از S تغییر می دهد1به s2، و نرخ ارز از E بالا می رود1به E2.
شکل 25. 4 تغییر تقاضا و عرضه دلار در بازار ارز
در پانل (الف) ، افزایش در عرضه اوراق قرضه قیمت اوراق را به p b کاهش می دهد2(و بنابراین نرخ بهره را بالا می برد). نرخ بهره بالاتر تقاضا را افزایش داده و عرضه دلار را کاهش می دهد و نرخ ارز در صفحه (ب) را به E افزایش می دهد2واداین تحولات در بازارهای اوراق قرضه و ارزی احتمالاً منجر به کاهش صادرات خالص و سرمایه گذاری می شود و باعث کاهش تقاضای کل از AD می شود1غوک2در پانل (ج). سطح قیمت در اقتصاد به P می رسد2، و تولید ناخالص داخلی واقعی از y سقوط می کند1اسباب بازی2.
نرخ ارز بالاتر باعث می شود کالاها و خدمات ایالات متحده برای خارجی ها گران تر شوند ، بنابراین صادرات را کاهش می دهد. این کالاهای خارجی را برای خریداران ایالات متحده ارزان تر می کند ، بنابراین واردات را افزایش می دهد. بنابراین صادرات خالص کاهش می یابد و تقاضای کل را کاهش می دهد. پانل (ج) نشان می دهد که خروجی از y سقوط می کند1اسباب بازی2؛سطح قیمت از P است1بالا2واداین پیشرفت در بازار ارزی تأثیر نرخ بهره بالاتری را که در شکل 25. 2 "قیمت اوراق قرضه و فعالیت کلان اقتصادی" ، پانل ها (C) و (D) مشاهده کردیم ، تقویت می کند. آنها نه تنها سرمایه گذاری را کاهش می دهند بلکه صادرات خالص را نیز کاهش می دهند.
غذای اصلی
- اوراق قرضه نشان دهنده بدهی وام گیرنده است. قیمت اوراق قرضه با تقاضا و عرضه تعیین می شود.
- نرخ بهره در اوراق قرضه منفی با قیمت اوراق قرضه است. با افزایش قیمت اوراق ، نرخ بهره کاهش می یابد.
- افزایش نرخ بهره تمایل به کاهش مقدار سرمایه گذاری مورد نیاز و از این رو ، کاهش تقاضای کل دارد. کاهش نرخ بهره باعث افزایش مقدار سرمایه گذاری خواسته شده و تقاضای کل می شود.
- تقاضا برای دلار در بازارهای ارزی نشان دهنده تقاضای خارجی برای کالاها ، خدمات و دارایی های ایالات متحده است. عرضه دلار در بازارهای ارزی بیانگر تقاضای ایالات متحده برای کالاها ، خدمات و دارایی های خارجی است. تقاضا و عرضه دلار نرخ ارز را تعیین می کند.
- افزایش نرخ بهره ایالات متحده باعث افزایش تقاضا برای دلار و کاهش عرضه دلار در بازارهای ارزی می شود. در نتیجه ، نرخ ارز افزایش می یابد و تقاضای کل کاهش می یابد. کاهش نرخ بهره ایالات متحده تأثیر متضاد خواهد داشت.
امتحانش کن!
فرض کنید عرضه اوراق بهادار در بازار ایالات متحده کاهش می یابد. اثرات موجود در اوراق قرضه و بازارهای ارزی را نشان داده و توضیح دهید. برای نشان دادن و توضیح اثرات سرمایه گذاری ، صادرات خالص ، تولید ناخالص داخلی واقعی و سطح قیمت از چارچوب عرضه تقاضای کل/کل استفاده کنید.
مورد در مورد: شرط بندی در یک شیرجه
در سال 2004 ، توماس جی خاص از فلوریدا برنامه ای داشت. او به وضوح رابطه معکوس بین قیمت اوراق بهادار و نرخ بهره را درک کرد. آنچه او نفهمید این بود که حدس و گمان نادرست جهت نرخ بهره گران است وقتی تصمیم گرفت به صندوق "اوراق بهادار معکوس" بپردازد.
صندوق "اوراق بهادار معکوس" هزینه ای است که هنگام سقوط قیمت اوراق بهادار عملکرد خوبی دارد. صندوق خرید توماس برای تجارت در 30 سال اوراق بهادار خزانه داری ایالات متحده اتفاق افتاد و توماس حدس زد که نرخ بهره برای آنها افزایش می یابد.
تنها مشکل این طرح این بود که نرخ بهره در اوراق قرضه 30 ساله در واقع طی سال آینده کاهش یافت. بنابراین ، صندوق توماس هنگامی که قیمت این اوراق قرضه افزایش یافت ، ارزش از دست رفته را خریداری کرد. هزینه های مرتبط با این نوع صندوق ضرر توماس را تشدید می کند. اگر فقط توماس هم رابطه بین قیمت اوراق بهادار و نرخ بهره و جهت نرخ بهره را می دانست!
شاید چیز دیگری که او نفهمید این بود که وقتی شنید که فدرال رزرو در سال 2004 نرخ افزایش نرخ را افزایش می دهد که این امر به نرخ صندوق های فدرال اشاره کرده است ، نرخ بهره بسیار کوتاه مدت. در حالی که سایر نرخ بهره کوتاه مدت با نرخ صندوق های فدرال در سال 2004 حرکت کردند ، نرخ های بلند مدت حتی چشمک نمی زدند.
منبع: چاک جعف ، "احمق نباشید: او با" صندوق های اوراق بهادار معکوس "، کمی سرگرم کننده بود ،" بوستون هرالد ، 14 ژوئن 2005 ، ص. 34
جواب آن را امتحان کنید! مسئله
اگر عرضه اوراق قرضه از S کاهش یابد1به s2، قیمت اوراق قرضه از P B افزایش می یابد1به P B2، همانطور که در پانل (A) نشان داده شده است. قیمت اوراق قرضه بالاتر به معنای پایین بودن نرخ بهره است. پایین آمدن نرخ بهره در ایالات متحده باعث می شود سرمایه گذاری های مالی در ایالات متحده برای خارجی ها کمتر جذاب شود. در نتیجه ، تقاضای آنها برای دلار از D کاهش می یابد1به D2، همانطور که در پانل (b) نشان داده شده است. به همین ترتیب ، سرمایه گذاران مالی ایالات متحده به دنبال بازده بالاتر در خارج از کشور خواهند بود و بنابراین دلار بیشتری را به بازارهای ارزی عرضه می کنند و منحنی عرضه را از S تغییر می دهند1به s2. بنابراین نرخ ارز کاهش خواهد یافت. به دلیل کاهش نرخ بهره، مقدار سرمایه گذاری افزایش می یابد. صادرات خالص افزایش می یابد زیرا نرخ ارز پایین تر باعث جذابیت بیشتر کالاها و خدمات ایالات متحده برای خارجی ها می شود، بنابراین صادرات را افزایش می دهد و باعث می شود کالاهای خارجی برای خریداران آمریکایی جذابیت کمتری داشته باشد و در نتیجه واردات کاهش یابد. افزایش سرمایه گذاری و صادرات خالص حاکی از تغییر منحنی تقاضای کل به سمت راست از AD است.1غوک2. تولید ناخالص داخلی واقعی و سطح قیمت افزایش می یابد.
1 مصرف نیز ممکن است تحت تأثیر تغییرات نرخ بهره باشد. به عنوان مثال، اگر نرخ بهره کاهش یابد، مصرف کنندگان می توانند به راحتی اعتبار دریافت کنند و بنابراین احتمال خرید خودرو و سایر کالاهای بادوام بیشتر می شود. برای ساده کردن، این اثر را نادیده می گیریم.