طی 30 سال گذشته سطح مهاجرت به شدت افزایش یافته است. این تغییر با افتتاح بازارهای ملی توسط سرمایه جهانی همراه است. وابستگی بین تحرک سرمایه و حرکت مردم را می توان از طریق مراجعه به مفهوم پولانی از عدم تعبیه توضیح داد. نقش فزاینده سرمایه گذاری خارجی در دهه 1990 و 2000 با خصوصی سازی همراه بود ، بسته شدن صنایع محلی ، تغییر نئولیبرال (طرفدار بازار) در سیاست های اقتصادی و ظاهر شرکتهای فراملی در کشورها و مناطقی که قبلاً با چنین پیوندهای جهانی ناآشنا بودندوادبا همکار من Zoltán Csányi ، من با استفاده از الگوی کلان آماری که آیا این تغییرات می تواند با تصمیمات مهاجرت مرتبط باشد ، در حال بررسی هستم. براساس داده های 63 کشور جهان ، بنا به تلاش های پیشگام ساسیا ساسن (2006/1988) و Sanderson Kenton (2009) ، ما از تجزیه و تحلیل رگرسیون خطی استفاده کرده ایم تا نشان دهیم که تغییر سیستم بین سالهای 1990-95 منجر به افزایش استچند سال بعد در مهاجرت.
نتایج اولیه حاکی از آن است که افزایش سرمایه گذاری مستقیم خارجی در واقع در افزایش مهاجرت از برخی جوامع نقش دارد ، هرچند که تأثیر آن بر مهاجرت با تاخیر طولانی 10-15 سال دنبال می شود. تحقیقات ما متغیرهای تعیین کننده را نشان داده است: وابستگی به مسیر مهاجرت ، کاهش کار کشاورزی و تغییر در سطح درآمد نسبی کشورها و مناطق. مدل سازی ما هیچ گونه حمایتی از مفاهیم توسعه یک خطی (انتقال مهاجرت) همانطور که توسط تئوری نوسازی ارائه شده است ، ارائه نمی دهد. بازاریابی از نظر مکانیکی به افزایش مهاجرت منجر نمی شود. لازم است با اشاره به تعامل خاص بین متغیرهای فوق ، افتتاح اقتصاد ملی در فرایند جهانی سازی را بررسی کنیم.
حتی در کشورهایی که سوسیالیسم را به یک شکل یا شکل دیگر تجربه کرده اند ، "مسیرهای توسعه" بسیار متفاوت است. نمودار زیر نشان می دهد که چگونه نرخ مهاجرت (سهام کسانی که در کشور مورد تجزیه و تحلیل متولد شده اند اما در جایی دیگر زندگی کرده اند و مربوط به کل جمعیت است) بین سالهای 1990 و 2019 (محور Y) نسبت به جریان خالص سرمایه گذاری مستقیم خارجی تغییر کرده استبه عنوان درصد کل تولید ناخالص داخلی 10 سال قبل (محور x).(این دهه معرفی شده است تا تاخیر را که در مدل سازی خود پیدا کردیم ، در نظر بگیرد.) هیچ یک از این کشورها در سال 1990 از ورود قابل توجهی از سرمایه گذاری خارجی برخوردار نبودند ، اگرچه برخی از کشورهای اروپای شرقی در آمار مهاجرت خود بالاتر از میانگین جهانی بودند.
شکل 1. ظهور مهاجرت بین سالهای 1990-2019 و FDI در اروپای شرقی و آسیای جنوب شرقی بین سالهای 1980 تا 2010 (کشورهای منتخب) ، با 5 سال مشاهده.
منبع: صندوق بین المللی پول ، آمار مالی بین المللی و مانده بانک اطلاعاتی پرداخت ، بانک جهانی ، آمار بدهی بین المللی و برآوردهای تولید ناخالص داخلی بانک جهانی و OECD. سازمان ملل متحد ، وزارت امور اقتصادی و اجتماعی. بخش جمعیت (2019). سهام بین المللی مهاجران 2019 (بانک اطلاعاتی سازمان ملل ، پاپ/db/MIG/سهام/Rev. 2019).
شکل 1. ظهور مهاجرت بین سالهای 1990-2019 و FDI در اروپای شرقی و آسیای جنوب شرقی بین سالهای 1980 تا 2010 (کشورهای منتخب) ، با 5 سال مشاهده.
منبع: صندوق بین المللی پول ، آمار مالی بین المللی و مانده بانک اطلاعاتی پرداخت ، بانک جهانی ، آمار بدهی بین المللی و برآوردهای تولید ناخالص داخلی بانک جهانی و OECD. سازمان ملل متحد ، وزارت امور اقتصادی و اجتماعی. بخش جمعیت (2019). سهام بین المللی مهاجران 2019 (بانک اطلاعاتی سازمان ملل ، پاپ/db/MIG/سهام/Rev. 2019).
با تغییر ارزش هر دو محور ، یک خط مستقیم 10 سال بعد ارتباط محکمی بین FDI و مهاجرت نشان می دهد. اگر به مسیرهای مختلف توسعه نگاه کنیم و فرایندهای مربوط به کاهش اشتغال کشاورزی و موقعیت های درآمد نسبی (که در نمودار نشان داده نشده است) را در بر می گیریم ، پس از آن نتایج جالب پدیدار می شود.
ویتنام نرخ رشد بالایی و افتتاح پویا را به سرمایه خارجی نشان داده است بدون اینکه به یک جامعه مهاجر تبدیل شود. سطح مهاجرت به تازگی از 182 ٪ در سال 1990 به 2. 5 ٪ در سال 2019 افزایش یافته است. این شاید به این دلیل باشد که کاهش اشتغال روستایی (از 71 ٪ به 37 ٪) می تواند توسط سایر بخش های اقتصاد جذب شود. اتفاقات مشابهی در چین رخ داده است ، جایی که نرخ مهاجرت بین المللی فقط از 0،35 ٪ به 0،54 ٪ افزایش یافته است ، در حالی که نرخ FDI به میزان قابل توجهی افزایش یافته است (به 4. 3 ٪ تولید ناخالص داخلی) و اشتغال روستایی از 60 ٪ به 29 کاهش یافته است٪. هر دو کشور توانسته اند موقعیت های درآمد نسبی خود را ، چین از 12 ٪ میانگین جهانی تولید ناخالص داخلی سرانه به 87 ٪ و ویتنام از 8 ٪ به 23 ٪ افزایش دهند. این پیشرفت چشمگیر در درآمد ممکن است به افزایش سطح مهاجرت کمک کند (زیرا می دانیم افزایش درآمد باعث افزایش قابلیت های مهاجرت می شود). با این حال این اتفاق نیفتاد. بنابراین ویتنام و چین نشان می دهند که اقتصادهایی که از نظر اسمی سوسیالیستی باقی مانده اند می توانند بازارهای کار خود را تغییر داده و بدون افزایش مهاجرت بین المللی به FDI باز شوند.
کامبوج مورد جالب دیگری است. این کشور اقتصاد خود را به روشی بی سابقه منطقه ای (به سطح بالاتر از 10 ٪) به سرمایه خارجی باز کرده است و کاهش چشمگیر نرخ اشتغال روستایی از 79 ٪ به 32 ٪ رخ داده است. در همین حال ، میانگین درآمد از 5 به 13 ٪ از میانگین جهانی افزایش یافته و مهاجرت تقریباً دو برابر شده است (از 3. 9 ٪ به 6. 6 ٪). در اروپای شرقی ، مجارستان نرخ FDI مشابهی را نشان می دهد ، اما اشتغال نسبتاً کم روستایی (کاهش از 12 ٪ به 5 ٪) و تنها پیشرفت اندک در درآمد نسبی (از 128 ٪ از میانگین جهانی به 134 ٪ در سال 2019). هر دو کشور به دلیل سطح شروع بالاتر و همچنین باز شدن بعدی ، بالاتر از میانگین جهانی برای مهاجرت خارج هستند.
آلبانی و رومانی بدیهی است که از نظر نفوذ سرمایه و مهاجرت در جهان دیگری قرار دارند ، بسیار بالاتر از سطح جهانی. این ایالت ها اقتصاد خود را در اوایل دهه 1990 ، زمانی که بخش روستایی هنوز هم قابل توجه بود ، باز کردند. در برخی مناطق اشتغال کشاورزی به دلیل بحران به اصطلاح تحول افزایش یافته است: بازارهای کار شهری هنگام حرکت شرکت های فراملی و تعویض صنعت محلی از هم پاشیده می شوند. این تغییرات منجر به افزایش شدید مهاجرت شد. نرخ بالای مهاجرت هیچ ارتباطی با پیوستن به اتحادیه اروپا ندارد اما با وجود همه مشکلات آشکار ، خیلی زودتر شروع شد. اگر تجزیه و تحلیل ما صحیح باشد ، بسیاری از آلبانیایی ها و رومانیایی زودتر مهاجرت می کردند ، اما آنها فاقد منابع بودند تا بتوانند این کار را انجام دهند.
Nexus مهاجرت جهانی سازی وجود دارد و بینش اصلی ساسن در مدل های ما تأیید شده است: ورود سرمایه خارجی از نظر آماری با افزایش مهاجرت مرتبط است. کار ما همچنین تأیید می کند که کارل پولانی درست است که بازاریابی را به عنوان علت عدم تعبیه ببیند ، که با سطح بالایی از تحرک "کالای ساختگی" به نام کار نشان داده شده است. اما این مهم است که تشخیص دهیم که این روابط به دور از مکانیکی است ، زیرا متغیرهای دیگر همیشه باید در نظر گرفته شوند. همچنین لازم است راه هایی برای اندازه گیری شوک و اضطراب همراه با افتتاح اقتصادهای پناه گرفته شده قبلی ، و اینکه چگونه این زمینه عاطفی "متقابل" را شرایط می کند ، پیدا کنید ، زیرا ناظران مانند هان (2019) مدتها قبل از ظهور فعلی ناسیونالیسم استدلال کرده اند.
منابع
هان ، کریس. 2019. بازگشت به لهستانی. انجمن بازار در ایالت های ویسگراد. بوداپست: انتشارات دانشگاه اروپای مرکزی.
Sanderson ، Matthew R. و Jeffrey D. Kentor. 2009. جهانی سازی ، توسعه و مهاجرت بین المللی: تجزیه و تحلیل متقابل ملی از کشورهای کمتر توسعه یافته ، نیروهای اجتماعی 1970-270 ، 88 (1): 301-336.
Sassen ، Saskia [1988] 2006. سرمایه گذاری خارجی: یک متغیر غفلت. در آنتونی م. مسینا و گالیا لاهاو (ویرایش.): خواننده مهاجرت. کاوش در سیاست و سیاست. لندن: ناشران لین رینر ، صص 596-608.