دانستن اینکه چه بگویید، چگونه آن را بگویید و چه زمانی بگویید می تواند شما را در صدر تیم فروش قرار دهد.
دو لیست زیر برای کمک به اینجا آمده است.
اولین مورد 30 کلمه و عبارت مفید را به شما می دهد که کاملاً باید بدانید.
دومی شامل 15 عبارت اضافی است که برای موقعیت هایی که در آن زمان کافی برای فکر کردن در مورد آنچه باید بگویید، بسیار مفید است.
در پایان این مقاله، می توانید درک خود را از واژگان جدید فروش خود با یک کلید تمرین و پاسخ بررسی کنید.
بیایید بفروشیم!
فهرست
دانلود: این پست وبلاگ به عنوان یک PDF مناسب و قابل حمل در دسترس است که می توانید آن را در هر جایی ببرید. برای دریافت کپی اینجا را کلیک کنید.(دانلود)
کلمات و عبارات فروش که کاملاً باید بدانید
1. خدمات پس از فروش
معنی: نگهداری (نگهداری) یا تعمیر منظم محصولات. خدمات پس از فروش ممکن است توسط سازنده (شرکت سازنده محصول) یا تامین کننده (به زیر مراجعه کنید)، در طول دوره گارانتی (ضمانت، در زیر ببینید) و پس از آن ارائه شود.
مثال:
آنها قول خدمات پس از فروش را دادند، اما دوره گارانتی مشخص نشده است.
ممکن است بخواهید هنگام صحبت با مشتریان در مورد محصولات خاصی که ممکن است از خدمات پس از فروش بهره مند شوند، از این عبارت استفاده کنید.
2. مشتری
معنی: شخصی که برای خدمات به شخص یا سازمان حرفه ای پول می پردازد. این خدمات ممکن است از طرف وکیل، حسابدار، آژانس تبلیغاتی و غیره باشد.
مثال:
"به عنوان یک کارمند بی تجربه در یک آژانس تبلیغاتی، به دست آوردن مشتریان جدید می تواند دشوار باشد."
مشتریان عموماً افرادی هستند که خدمات ناملموس بیشتری می خرند (مانند مشاوره یا چیزهای دیگری که واقعاً نمی توانید ببینید). به تفاوت این کلمه با کلمه بعدی توجه کنید.
3. مشتری
معنی: شخصی که کالا یا خدماتی را از فروشگاه یا تجارت دیگری خریداری می کند.
مثال:
در مواقع بحران مالی به سختی می توان مشتریان جدید به دست آورد.
شاید این جمله را شنیده باشید که «مشتری پادشاه است» یا «همیشه حق با مشتری است». مشتریان عموماً از احترام شما قدردانی می کنند، بنابراین می خواهید به آنها بگویید که برای تصمیم آنها برای تجارت با شما ارزش قائل هستید.
کلمه "مشتری" را با کلمه "مشتری" در بالا اشتباه نگیرید. مشتریان محصولات و خدمات ملموس تر (مانند حساب بانکی، بیمه نامه یا تعطیلات) را خریداری می کنند. اگر در حال فروش محصولات هستید، با مشتریان سروکار دارید، نه با مشتریان.
4. تماس سرد
معنی: تکنیکی که شامل تماس با مشتریان بالقوه (احتمالی) است که هیچ تماس قبلی با فروشنده ای که تماس برقرار می کند نداشته اند.
مثال:
«همیشه وقتی یک تماسگیرنده سرد تصمیم میگیرد استراحتم را به هم بزند، اذیت میشوم».
"تماس سرد" عموماً به تماس های تلفنی اشاره دارد، اما ممکن است شامل فروش خانه به خانه نیز باشد. تماس سرد معمولاً به عنوان یک تکنیک فروش دشوار در نظر گرفته می شود زیرا بسیاری از مردم دوست ندارند مزاحم شوند. فروش چیزی به کسی که نمیخواهد با او صحبت کنید دشوار است.
نقطه مقابل «تماس گرم» است که در آن فروشنده قبلاً با مشتری بالقوه تماس داشته است، مانند ایمیل یا مکالمه دیگری.
5. تضمین
معنی: تضمین کتبی مبنی بر تعمیر یا تعویض محصول در صورت خرابی."گارانتی" تقریباً به معنای "گارانتی" است، اما "ضمانت" از نظر معنایی کمی گسترده تر است."گارانتی" فقط برای اشاره به توافق نامه کتبی استفاده می شود، اما می توانید از "گارانتی" به معنای "تضمین کردن" (که اتفاقی می افتد) استفاده کنید.
مثال ها:
"ما برای این گوشی دو سال گارانتی/گارانتی ارائه می دهیم."
"من تضمین می کنم که هوا فردا خوب است."
این کلمه ای است که همه مشتریان دوست دارند بشنوند. اگر زیاد از آن استفاده کنید ممکن است به شما کمک کند سریعتر و بیشتر بفروشید، زیرا مردم دوست دارند بر چیزهایی که می خرند کنترل داشته باشند.
6. خرید عمده
معنی: خرید کالا در مقادیر زیاد، معمولاً با تخفیف.
مثال:
ما لوازم اداری را به صورت عمده می خریم زیرا بسیار ارزان تر است.
اگر روی قیمت پایینتر تأکید کنید، اغلب میتوان مردم را متقاعد کرد که به صورت عمده خرید کنند. این به ویژه برای مواد غذایی فاسد نشدنی (غذایی که می توانید برای مدت طولانی تری نگه دارید) یا سایر محصولاتی که برای مدتی ماندگار هستند، خوب عمل می کند. هنگامی که مشتریان به صورت عمده خرید می کنند، شما بیشتر می فروشید و آن ها هزینه کمتری می پردازند. این یک برد-برد (موقعیتی که همه در آن سود می برند) در تمام طول راه است!
7. خرید اعتباری
معنی: خریدن چیزی و پرداخت آن بعداً، معمولاً با بهره (پرداخت اضافی برای پول وام داده شده).
مثال:
من معمولاً مقدار زیادی به صورت اعتباری خرید میکنم، زیرا تمایل دارم به صورت ناگهانی (بدون برنامهریزی برای آن) خرید کنم.
اغلب می توان با مردم صحبت کرد که به صورت اعتباری خرید کنند، به خصوص زمانی که محصولات گران قیمتی را می فروشید که هنوز ارزش پولی خوبی دارند.
8. چشم انداز
معنی: مشتری یا مشتری بالقوه.
مثال:
"فروشندگان می توانند با ارسال پستی مستقیم، ایمیل یا تماس سرد، مشتریان بالقوه را شناسایی کنند."
شما هرگز وقتی با آنها صحبت می کنید ، مشتری بالقوه را چشم انداز نمی نامید. مشتریان دوست دارند به عنوان افراد رفتار شوند ، نه به عنوان منابع بالقوه درآمد برای شما. اما ممکن است بخواهید از این کلمه با تیم فروش خود استفاده کنید ، یا ممکن است هنگام تحقیق در بازار با آن روبرو شوید.
9. خرده فروشی
معنی: فروش کالاها یا خدمات در مقادیر کمی به مشتریان.
مثال:
"فروش خرده فروشی نسبت به سال گذشته سه درصد افزایش یافته است."
اگر به عنوان دستیار فروشگاه کار می کنید ، می خواهید روند خرده فروشی و نحوه فکر کردن خریداران را درک کنید. آنها می خواهند اطمینان حاصل کنند که بهترین معامله را کسب می کنند ، اما این همیشه به معنای کمترین قیمت نیست. با آنها صحبت کنید و بدانید که نیازهای آنها چیست و مهمتر از همه ، خواسته های آنها چیست. به آنها کمک کنید تا تصمیم بگیرند ، زیرا تصمیم گیری در مورد انتخاب محصولات زیادی برای آنها دشوار است.
10. عمده فروشی
معنی: فروش مقادیر زیادی کالا (به خرده فروشان یا سایر عمده فروشان) با قیمت پایین تر از خرده فروشی.
مثال:
"آیا این قیمت خرده فروشی است یا عمده فروشی؟"
ممکن است بخواهید کارت عمده فروشی را بازی کنید (از عمده فروشی به عنوان یک مزیت برای شما استفاده کنید) وقتی می خواهید روی قیمت پایین که می توانید ارائه دهید تمرکز کنید. مشتریان اغلب فوراً محصولاتی را که با قیمت عمده فروشی فروخته می شوند جذب می شوند.
11. قیمت کاتالوگ
معنی: قیمت نشان داده شده برای یک محصول در یک کاتالوگ ، قبل از اینکه هرگونه پول از بین برود یا اضافه شود (به عنوان مثال هزینه بسته بندی و حمل و نقل).
مثال:
"این محصول با 10 ٪ کمتر از قیمت کاتالوگ فروخته می شود."
مشتریان دوست دارند از قیمت کاتالوگ تخفیف بگیرند. اگر فکر می کنید قیمت ممکن است برای آنها خیلی بالا باشد ، ممکن است بخواهید از این مزیت استفاده کنید.
12. قیمت توافق شده
معنی: قیمتی که توسط خریدار و فروشنده پذیرفته شده است.
مثال:
"من بسیار ناامید شدم که آنها ناگهان قیمت توافق شده را افزایش دادند."
نحوه استفاده از این در فروش: برخی از فروشندگان می توانند برای افزایش قیمت های توافق شده یا "گازسپینگ" (اصطلاحی که عمدتا در انگلیسی انگلیسی استفاده می شود) از اعتبار بدی برخوردار باشند. بعضی اوقات آنها حتی در آخرین لحظه قیمت ها را برای تأمین فروش پایین می آورند ("Gazundering ،" که به زبان انگلیسی انگلیسی نیز استفاده می شود). در حالی که مشتریان ممکن است آخرین مورد را دوست داشته باشند ، توجه کنید که در غزلیات فریب خورده نشود.
13. معامله
معنی: محصولی خریداری شده یا برای فروش با قیمت بسیار پایین تر از آنچه انتظار می رود ارائه می شود.
مثال:
"لپ تاپ یک معامله واقعی بود."
به مشتریان بگویید که یک محصول خاص یک معامله است که ممکن است آنها را به دست آورد. شما می خواهید آن را به عنوان "نسبت قیمت/کیفیت" خوب ارائه دهید (به تصویر زیر مراجعه کنید) ، و نه فقط به عنوان چیزی ارزان.
14. پرداخت توسط اقساط
معنی: سیستمی که یک خریدار برای یک محصول در مراحل (به جای همه به یکباره) می پردازد ، در حالی که قادر به استفاده از آن است.
مثال:
"ما نمی توانیم در آن زمان ماشین لباسشویی را تحمل کنیم ، بنابراین ما آن را با قسط ها پرداخت کردیم."
به عنوان یک فروشنده ، شما باید بتوانید جزئیات را برای مشتری که مایل به خرید اقساط است توضیح دهید: در طول بازپرداخت ، خریدار صاحب محصول نیست. هنگامی که آنها سرانجام پرداخت آن را تمام کردند ، مالکیت به خریدار منتقل می شود. این را می توان به عنوان یک مزیت تصور کرد زیرا مشتری می تواند از محصولی که هنوز برای آن پرداخت نکرده است استفاده کند.
15. پیش پرداخت
معنی: سیستمی که مشتری آن بخشی از قیمت یک محصول را قبل از زمان پرداخت می کند. تراز (مبلغ باقیمانده) هنگام تحویل محصول پرداخت می شود.
مثال:
"ما نیاز به پرداخت پیش پرداخت برای این خودرو داریم ، همانطور که سفارشی است."
پرداخت پیش پرداخت به عنوان ضمانتی استفاده می شود که مشتریان هنگام دریافت محصول در تاریخ بعدی پرداخت می کنند. برخی ممکن است تمایلی به پرداخت پول از قبل نداشته باشند ، اما می توانید توضیح دهید که این سیستمی است که در آن می توانند مطمئن باشند که محصول دقیقی را که سفارش داده اند دریافت می کنند. شما باید مطمئن شوید که آنها درک می کنند که فقط هنگام دریافت محصول مبلغ باقی مانده را صورتحساب می دهند.
16. قیمت آگاهانه
معنی: به دنبال پایین ترین قیمت.
مثال:
"او چنان قیمت آگاه بود که تا زمانی که محصول دیگر در دسترس نباشد ، به دنبال بهترین معامله بود."
مشتریان آگاه قیمت برای فروش مشکل دارند زیرا همیشه به دنبال معامله بهتری خواهند بود. بهترین راه برای خرید آنها از شما این است که آنها را متقاعد کنید که خرید آنها فقط در صورتی که به دنبال کیفیت باشند نیز ارزشمند است.
17. کاهش قیمت
معنی: کاهش قیمت کالا.
مثال:
"پس از کاهش زیاد قیمت ، همه می خواستند مدل جدید را خریداری کنند."
کاهش قیمت تقریباً باعث می شود محصولات خودشان بفروشند. با این حال ، برخی از مشتریانی که معمولاً مایل به صرف هزینه بیشتر هستند ، در صورت ارزان بودن محصول ، مشکوک می شوند. آنها ممکن است آن را به اندازه کافی خوب برای آنها در نظر بگیرند. در این مرحله ، شما باید بر بهترین ویژگی های محصول تأکید کنید.
18. زمین فروش
معنی: ارائه فروش که سعی می کند کسی را به خرید یک محصول ترغیب کند.
مثال:
"زمین فروش او به قدری خوب بود که تقریباً همه افراد اتاق را متقاعد می کرد."
خوب است که در فروش داشته باشید، اما به صدای خود توجه کنید. مشتریان دوست ندارند که جملات را از صمیم قلب یاد بگیرید (آنها را حفظ کنید) و آنها را مانند یک ربات تحویل دهید. شما باید ارائه ای ارائه دهید که شخصی تر باشد، به طوری که آنها واقعاً آنچه را که می گویید باور کنند.
19. نسبت قیمت به کیفیت
معنی: توانایی یک محصول برای ارائه عملکرد نسبت به قیمت آن.
مثال:
"این محصول آنقدر نسبت قیمت/کیفیت خوبی دارد که من به سادگی باید آن را داشته باشم."
وقتی مشتریان بلافاصله به سمت یک محصول جذب نمیشوند زیرا محصولی در حال فروش است، کارتی که باید بازی کنید کارت نسبت قیمت/کیفیت است (میتوانید روی این استدلال حساب کنید). این به این معنی نیست که یک محصول ارزان است، به این معنی است که شما مبلغی را پرداخت می کنید که منصفانه است برای ارزش آن. وقتی محصولی نسبت قیمت به کیفیت خوبی دارد، به این معنی است که کیفیت عالی در برابر قیمت مناسب دارد. یک روش کمتر فنی برای گفتن این موضوع این است که یک محصول "ارزش عالی برای پول" دارد.
20. نقل قول / نقل قول
معنی: بیانیه رسمی که هزینه برآورد شده برای یک محصول یا خدمات خاص را تعیین می کند.
مثال:
"این شرکت کمترین قیمت را به ما داد، بنابراین ما آنها را انتخاب کردیم."
مظنه یا مظنه یک سند رسمی است که می توانید به مشتریان احتمالی (احتمالی) بدهید تا آنها را از قیمتی که می توانید ارائه دهید مطلع کنید. همچنین ممکن است شامل شرایط فروش و پرداخت باشد. اگر خریدار قیمت را بپذیرد، این نشان دهنده توافق برای خرید محصول است.
21. کالاهای معیوب
معنی: کالای معیوب، کالای ناقص.
مثال:
"شهرت بد آنها نتیجه فروش چندین کالای معیوب بود."
هنگام برخورد با مشتریانی که کالاهای معیوب را از شما خریداری کرده اند، باید سعی کنید خود را به جای آنها بگذارید (خود را در موقعیت آنها تصور کنید) تا بتوانید واقعاً مفید باشید. اگر پوشش گارانتی وجود داشته باشد، کمک به آنها احتمالا آسان تر خواهد بود. اگر وجود ندارد، باید مطمئن شوید که فقط قول می دهید کاری را که شرکت شما می تواند برای آن مشتری انجام دهد انجام دهید.
22. هدیه رایگان
معنی: یک هدیه رایگان که هنگام خرید چیزی یا هنگام بازدید از یک فروشگاه به شما ارائه می شود.
مثال:
"او در خرید خود یک هدیه رایگان دریافت کرد و بسیار راضی بود."
همه چیزهای رایگان را دوست دارند! هنگامی که خبر ارائه هدایای رایگان به گوش می رسد، ممکن است فروش شما به طور ناگهانی بالا برود.
23. آزمایشی رایگان
معنی: محصول یا خدماتی که برای مدت کوتاهی به صورت رایگان در اختیار مشتریان قرار می گیرد تا بتوانند از آن استفاده کنند.
مثال:
یک نسخه آزمایشی رایگان برای آن لپتاپ در دسترس بود. در نهایت آنقدر خوشم آمد که آن را خریدم.»
مشتریان دوست دارند موارد را به صورت رایگان امتحان کنند. این یک راه خوب برای شروع ارتباط با آنها و حتی تلاش برای فروش سایر محصولات مرتبط است.
24. برای ارسال فاکتور
معنی: ارسال یا قبض برای خرید.
مثال:
"آنها فاکتور را دیر ارسال کردند ، بنابراین من فرض کردم که محصول به موقع نمی رسد."
مطمئن باشید قبل از اینکه مشتری کاملاً متقاعد شود ، در مورد اسناد پرداخت صحبت نکنید ، زیرا این امر ممکن است شما را بیش از حد مشتاق و غیرحرفه ای به نظر برساند. فاکتورها اسناد رسمی هستند که بسیار مهم هستند ، اما فقط پس از بسته شدن معامله در مورد آنها صحبت کنید (به تصویر زیر مراجعه کنید).
25. قیمت توصیه شده
معنی: قیمتی که یک تولید کننده پیشنهاد می کند یک محصول را باید فروخته شود. این قیمت ممکن است توسط خرده فروش تغییر کند.
مثال:
"خرده فروشانی که این مدل را بیش از قیمت پیشنهادی می فروشند ، روی مشتریان ناآگاهانه حساب می شوند."
شما باید بدانید که آیا قیمت پیشنهادی برای محصولاتی که می فروشید وجود دارد و در صورت متفاوت بودن قیمت شما توضیحی را آماده می کند.
26. شرایط پرداخت
معنی: شرایط پرداختی که توسط خریدار و فروشنده برای کالاها یا خدمات توافق شده است.
مثال:
"من واقعاً می خواستم محصول را بخرم ، اما شرایط پرداخت از آنچه انتظار داشتم بدتر بود: آنها فقط پول نقد را پذیرفتند."
هنگامی که مشتری ذهن خود را جلب کرد و مایل به خرید محصولی است ، باید در مورد شرایط پرداخت بحث کنید. اینها ممکن است شامل موارد زیر باشد:
- چه مدت خریدار باید مبلغی را پرداخت کند.
- این که آیا آنها باید از قبل پرداخت کنند (قبل از تهیه محصول).
- این که آیا شما در هنگام تحویل به پول نقد نیاز دارید (پرداخت کامل در هنگام تحویل کالا) یا پرداخت معوق را قبول می کنید (اجازه دهید بعداً مشتری بپردازد).
27. هدف فروش
معنی: هدف تعیین شده برای یک فروشنده.
مثال:
"هدف فروش در این ماه به قدری بالا بود که هیچ کس در تیم نتوانست به آن برسد."
هدف فروش شما مأموریت شخصی (واگذاری) شما است و شما باید از آن به عنوان انگیزه ای برای فروش بیشتر فکر کنید. در مواقع رکود اقتصادی (بحران اقتصادی) ، اهداف فروش می تواند دلسرد کننده باشد ، زیرا دستیابی به آنها دشوار است. با این حال ، در مواقع رشد اقتصادی ، شما حتی ممکن است از هدف فروش خود فراتر بروید!
28. حجم فروش
معنی: میزان کالا یا خدمات فروخته شده توسط یک شرکت در یک دوره مشخص.
مثال:
"تکرار فروش خوب می تواند به افزایش حجم فروش کمک کند."
حجم فروش یکی از مهمترین عوامل در موفقیت یک شرکت است. برای افزایش حجم فروش ، یک شرکت باید اطمینان حاصل کند که فروشندگان آن انگیزه دارند و از بسیاری از ملزومات دیگر مانند یک برنامه بازاریابی ، تبلیغات و مراقبت از مشتری مراقبت می کنند تا فقط چند مورد را ذکر کنند.
29. تأمین کننده
معنی: شخص یا شرکتی که کالا یا خدمات را ارائه می دهد.
مثال:
"ما کار با تأمین کننده خود را متوقف کردیم زیرا او دیر تحویل محصولات را داد."
یک تأمین کننده خوب نیاز به برقراری ارتباط خوب و انعطاف پذیر دارد. آنها همچنین باید قابل اعتماد باشند و قیمت های خوبی داشته باشند.
30. برای بستن فروش
معنی: برای تکمیل معامله ، بستن معامله.
مثال:
"جک در ارائه محصولات بسیار خوب بود ، اما او به راحتی نتوانست فروش را ببندد."
بسته شدن در فروش بسیار مهم است. بدون بسته شدن ، شما تقریباً وقت خود را هدر داده اید. شما یک مشتری آگاه دارید که احتمالاً از جایی دیگر خریداری می کند. برای بستن معامله ، باید به مشتری کمک کنید تا تصمیم بگیرد.
جملاتی برای کمک به شما در شرایط فروش سخت
مشتریان اکراه می توانند ارعاب کننده باشند. اما سعی کنید آنها را به عنوان مشتریانی که هنوز فرصتی برای پیروزی در آن ندارید فکر کنید. مردم هرگز وقت لازم برای گوش دادن به ارائه های فروش طولانی را ندارند ، بنابراین اطمینان حاصل می شود که آنها مختصر خواهید بود. برای آن می توانید از دو مقدمه زیر استفاده کنید.
31. من مطمئن هستم که شما در حال حاضر کاملاً شلوغ هستید ، بنابراین من بسیار کوتاه خواهم بود.
32. من خیلی وقت شما را نمی گیرم.
پس از توجه آنها ، ایده خوبی است که آنها را در آنچه می گویید درگیر کنید ، بنابراین از آنها سؤال کنید. آنها احتمالاً پاسخ خواهند داد. در اینجا چند روش برای شروع وجود دارد:
33. آیا شما علاقه مند به ...؟
34. با اجازه شما ، می خواهم سؤالاتی از شما بپرسم.
شما می توانید با مختصر بودن ، زمانی را که به شما می دهند به حداکثر برسانید. این ممکن است عجیب به نظر برسد ، زیرا ممکن است فکر کنید که هر چه بیشتر باشد ، شانس شما در فروش بهتر است.
با این حال ، همانطور که در مورد آن صحبت کردیم ، مشتریان وقت زیادی برای گوش دادن به شما ندارند و در ابتدا نمی توانند تمایلی نداشته باشند. بنابراین با مختصر بودن ، در واقع به آنها نشان می دهید که به آنها احترام می گذارید و زمانی که به شما می دهند. در اینجا برخی از عباراتی که می توانید برای کمک به شما در ساخت قدم خود استفاده کنید ، آورده شده است:
35. دو نکته مهم که باید به خاطر بسپارید ...
36. بهترین ویژگی محصول…
37. هنگامی که من برای اولین بار استفاده از این را شروع کردم ...
38. قیمت این محصول بی نظیر است.
مشتریان وقتی از آنها مراقبت می کنید ، آن را دوست دارند. اگر به آنها این احساس را بدهید که تمام تلاش خود را برای رفع نیازهای آنها انجام می دهید ، آنها به شما باز می گردند. در اینجا چند جمله شگفت انگیز برای ایجاد این احساس وجود دارد که شما برای آنها در آنجا مهم نیست:
39. بگذارید از شما مراقبت کنم.
40. من خوشحال می شوم که این را برای شما حل کنم.
41. من برای شما به روزرسانی ارسال می کنم
42. من از تجارت شما قدردانی می کنم.
43. من می دانم که مدتهاست که مشتری بوده اید و وفاداری شما برای ما مهم است.
44. من واقعاً قدردانی می کنم که به ما اطلاع دهید.
45. آیا چیز دیگری وجود دارد که بتوانم به شما کمک کنم؟
اکنون برای تمرین کلمات و عبارات از بالا ، سعی کنید شکاف ها را با یکی از گزینه های ارائه شده پر کنید. سپس پاسخ های خود را با کلید در پایان بررسی کنید.
1. او در یک بانک کار می کند ، اما این کار او نیست که ___ را به وام گرفتن بپردازد.(مشتری ، مشتری ، چشم انداز)
2. آنها نتوانستند محصول را تحمل کنند ، بنابراین تصمیم گرفتند ___.(خرید فله ، خرید با اعتبار ، بستن معامله)
3. جانشین فروشگاه جدید ، جان هنوز ___ را نمی دانست.(قیمت کاتالوگ ، قیمت توافق شده ، پیش پرداخت)
4- مشتری قبلاً ___ را می دانست ، بنابراین آنها نمی خواستند هزینه های بیشتری را خرج کنند.(هدیه تعارف ، قیمت توصیه شده ، هدف فروش)
5- این بهترین ___ است که می خواهید بدست آورید.(نسبت قیمت/کیفیت ، کالاهای معیوب ، هدف فروش)
6. مشتری: من واقعاً از این محصول ناامید شده ام! من می خواهم همین الان به صورت رایگان جایگزین شود!
الف) من می دانم که مدتهاست که مشتری بوده اید و وفاداری شما برای ما مهم است.
ب) من از تجارت شما قدردانی می کنم.
ج) من خوشحال می شوم که این را برای شما حل کنم.
7. مشتری: من مطمئن نیستم که آیا این محصولی است که من می خواهم.
الف) وقتی برای اولین بار از این استفاده کردم ...
ب) من خیلی وقت شما را نمی گذرانم.
ج) من برای شما به روزرسانی ارسال می کنم
8. فروشنده (تماس سرد): سلام ، من جین از [نام شرکت] هستم ، آیا می توانم در مورد محصول جدید ما با شما صحبت کنم؟
مشتری (اذیت شده): ببخشید ، من الان کمی شلوغ هستم ...
الف) آیا شما به ...
ب) من مطمئن هستم که شما در حال حاضر کاملاً شلوغ هستید ، بنابراین من بسیار کوتاه خواهم بود.
ج) بهترین ویژگی محصول ...
اکنون برای بررسی پاسخ های خود از کلید زیر استفاده کنید.
- مشتری
- با اعتبار بخرید
- قیمت کاتالوگ
- قیمت پیشنهادی
- نسبت قیمت/کیفیت
- ج (A و B همچنین ممکن است به عنوان یک مقدمه کار کنند ، پس از آن فروشنده باید در مورد مشکل جزئیات کسب کند)
- آ
- شرح
فروش یک زمینه سخت است ، اما اوه ، چقدر می تواند پاداش دهد!
اگر در زمان مناسب موارد مناسب را بگویید ، می تواند همه تفاوت در جهان را ایجاد کند.
و فراموش نکنید.
دانلود: این پست وبلاگ به عنوان یک PDF مناسب و قابل حمل در دسترس است که می توانید آن را در هر جایی ببرید. برای دریافت کپی اینجا را کلیک کنید.(دانلود)
دسته بندی ها
درباره روان
Fluentu انگلیسی را با فیلم های دنیای واقعی به زندگی می رساند. یادگیری زبان انگلیسی وقتی با تریلرهای فیلم ، فیلم های موسیقی ، اخبار و مذاکرات الهام بخش یاد می گیرید ، سرگرم کننده و آسان می شود.
افشای FTC
Fluentu یک شرکت کننده در برنامه Amazon Services LLC Associates ، یک برنامه تبلیغاتی وابسته است که به منظور فراهم کردن وسیله ای برای سایت ها برای کسب هزینه های تبلیغاتی با تبلیغات و پیوند به Amazon. com طراحی شده است. آمازون و آرم آمازون علائم تجاری Amazon. com ، Inc یا شرکت های وابسته به آن هستند. ما همچنین در سایر برنامه های تبلیغاتی وابسته برای محصولات و خدماتی که به آنها اعتقاد داریم شرکت می کنیم.
TOEIC و TOEFL علائم تجاری ثبت شده خدمات تست آموزشی (ETS) در ایالات متحده و سایر کشورها هستند. این وب سایت توسط ETS تأیید یا تأیید نشده است.< SPAN> بارگیری: این پست وبلاگ به عنوان یک PDF مناسب و قابل حمل در دسترس است که می توانید در هر مکانی از آن استفاده کنید. برای دریافت یک نسخه اینجا را کلیک کنید.(دانلود)